به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) پیوند عمیق ﻓﺮﻫﻨﮓ اسلامی ایرانی سرزمین ﻣﺎ ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮم ﻣﻌﻨﻮیت ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای اﺳﺖ که در ﮔﺬار تاریخ، ﺳﻼﻣﺖ و معنویت ﭼﻨﺎن درﻫﻢ تندیده ﺑﻮدﻧﺪ که یکی از ﻣﻬﻢﺗﺮین بایستههای ﻋﻠﻢ ﻃﺒﺎﺑﺖ رسیدن ﺑﻪ درﺟﺎت عالی در ﺣﻮزه ﻋﻠﻮم انسانی وﻗﺖ از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻠﻢ ﻓﻠﺴﻔﻪ و کلام ﺑﻮده اﺳﺖ که طبیب را از دایره ﻣﺤﺪود درﻣﺎن بیماریهای ﺗﻦ ﺑﻪ حکیم ﺷﺪن ﺳﻮق ﻣیداده اﺳﺖ.
توجه به ابعاد فراجسمانی، مهمترین تمایز حکمت با طبابت
ﺷﺎید مهمترین تمایز حکمت ﺑﺎ ﻃﺒﺎﺑﺖ همین ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺑﻌﺎد فراجسمانی اﻧﺴﺎن ﺑﺎﺷﺪ چیزی که ﻣﻬﻤﺘﺮین ﺑﻌﺪ وﺟﻮدی حکیم و نیز بیمار اوﺳﺖ. این درﻫﻢ تنیدگی تاریخی معنویت و ﺳﻼﻣﺖ در آﺛﺎر بسیاری از ﻣﻔﺎﺧﺮ ﭘﺰﺷکی ایران ﺑﻪ ویژه ﻣﻔﺎﺧﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن کاملا ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. پدید آﻣﺪن آﺛﺎری ﭼﻮن «اﻟﻄﺐ اﻟﺮوﺣﺎنی» واﺿﺤﺎً ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻓﺮاﻣﺎدی ﻃﺒﺎﺑﺖ اﺷﺎره میکند و ﺑﻪ ﻧﺤﻮی درﻣﺎن اﻣﺮاض روح را نیز ﻧﻮعی ﻃﺒﺎﺑﺖ میداند. اﻃﻼق واژه حکیم، ﺑﻪ اﻃﺒﺎ در برخی از دورهﻫﺎی تاریخی ﻧﺸﺎﻧﻪ دیگری اﺳﺖ که ﻋﻠﻢ ﻃﺐ و ﺻﺎﺣﺒﺎن آن را ﺑﻪ حکمت یا ﻫﻤﺎن ﻋﻘﻞ عملی که در اﺻﻞ مبتنی ﺑﺮ کمال اخلاقی و ﺗﻌﺎدل اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ وﺟﻮدی اﺳﺖ پیوند میزند و ﮔﺎه از ﻃﺒﺎﺑﺖ کردن ﺑﻪ «حکمت کردن» یاد میشود.
جایگاه ﺳﻼﻣﺖ ﻣﻌﻨﻮی در ﻣﻔﻬﻮم ﺳﻼﻣﺖ
ﺑﺎ افزایش کمی و ارﺗﻘﺎی کیفی ﻋﻠﻮم و داﻧﺶﻫﺎی علمی در ﻗﺮون 18 ﺗﺎ 20 میلادی در کشورهای اروﭘﺎیی و آمریکایی، ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻋﻠﻢ ﺑﻪ تدریج پدیدههای جسمی را از روحی ـ اﻋﺘﻘﺎدی ﺟﺪا کردند. ارﺗﻘﺎی ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺪن و دنیای ﺟﺴﻢ ﺑﺮای تحقیقات علمی و پدیدههای روحی ـ اﻋﺘﻘﺎدی ﺑﺮای کلیساها و مراکز مذهبی درﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺗﺪریج که ﺑﺎورﻫﺎی سکولاریسم ﻗﺪرت ﮔﺮﻓﺖ و ﻓﺮﻫﻨﮓ آکادمیک غربی را ﺗﺤﺖاﻟﺸﻌﺎع ﻗﺮار داد، ﺟﺪایی بین پدیدههای حسی و ﺣﺎﻻت روحی ـ اﻋﺘﻘﺎدی بیشتر ﺷﺪ.
از ﺣﺪود 40 ﺳﺎل پیش، نتایج تحقیقاتی اراﺋﻪ ﺷﺪ که ارﺗﺒﺎط ﻋﻮاﻣﻞ دینی و اﻋﺘﻘﺎدی را ﺑﺎ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ و پیامدهای جسمی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺮگ ﻧﺸﺎن داد و از آن زﻣﺎن ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی دیگر در تعریف ﺳﻼﻣﺖ وارد و ﺑﻪ تدریج در ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎی علمی آورده ﺷﺪ.
ﺳﺎزﻣﺎن جهانی ﺑﻬﺪاﺷﺖ در تقسیمﺑﻨﺪی بیماریها در ICD -10 ، «ﺑﻌﺪ روﺣی» را اﺿﺎﻓﻪ کرده اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دیگر ﻫﻤﺎنﮔﻮﻧﻪ که اﺑﻌﺎد جسمی، روانی و اجتماعی ﺑﻪ ﻫﻢ ارﺗﺒﺎط دارﻧﺪ و در ﻫﻢ تاثیر میﮔﺬارﻧﺪ، اﺑﻌﺎد روحی اﻧﺴﺎن و ﺳﻼﻣﺖ ﻣﻌﻨﻮی او ﺑﺎ سایر اﺑﻌﺎد ﺳﻼﻣﺖ در ارﺗﺒﺎط و تاثیرگذار اﺳﺖ، که ﺑﺮای ارﺗﻘﺎی ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﺑﻪ آن ﺗﻮﺟﻪ ﺷﻮد.
در ﻃﻮل دﻫﻪﻫﺎ، سلامتی ﺑﺮاﺳﺎس اﺑﻌﺎد ﺧﺎصی(ﺳﻼﻣﺖ جسمی، ﺳﻼﻣﺖ روانی و ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎعی) تحلیل ﺷﺪه ﺑﻮد. پیشنهاد ﮔﻨﺠﺎﻧﺪن ﺑﻌﺪ ﺳﻼﻣﺖ ﻣﻌﻨﻮی در ﻣﻔﻬﻮم ﺳﻼﻣﺖ، از ﺳﻮی راﺳﻞ و ﻋﺜﻤﺎن، یک ﺑﻌﺪ ﻣﻬﻢ از زندگی ﻓﺮدی و گروهی را ﻓﺮاروی ﺻﺎﺣﺒﻨﻈﺮان درگیر در اﻣﺮ ﺳﻼﻣﺖ ﻗﺮار داد. ﺣﺪود یک رﺑﻊ ﻗﺮن پیش، ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻬﺪاﺷﺖ جهانی ﺑﺎ این ﺑﺤﺚ ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﺪ که آیا ﺑﻌﺪ ﻣﻌﻨﻮی باید در تعریف ﺳﻼﻣﺖ، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ جسمی، روانی و اجتماعی ﮔﻨﺠﺎﻧﺪه ﺷﻮد یا خیر؟
ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﭘﺲ ازآن، ﺑﻌﺪ ﻣﻌﻨﻮی در یک ﻣﺠﻠﻪ ﻣﻬﻢ که ﺑﻪ ارﺗﻘﺎی ﺳﻼﻣﺖ، اﺧﺘﺼﺎص داﺷﺖ اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪ. اخیرا نیز، ﺑﺮ ﺑﻌﺪ ﻣﻌﻨﻮی ﺳﻼﻣﺖ در ﻣﻨﺸﻮر بانکوک، در ﻣﻮرد ارﺗﻘﺎی ﺳﻼﻣﺖ، تاکید ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﺑﺎزه زﻣﺎنی 1979 میلادی که ﺳﺎزﻣﺎن جهانی ﺑﻬﺪاﺷﺖ، ﻋﻼوه ﺑﺮ اﺑﻌﺎد جسمی، روانی و اجتماعی ﺳﻼﻣﺖ، ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻌﻨﻮی در تضمین ﺳﻼﻣﺖ اﻧﺴﺎن ﺗﻮﺟﻪ ﺟﺪی کرد، دوﻟﺖﻫﺎی اروﭘﺎیی در «ﻣﻌﺎﻫﺪه کپنهاگ ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ اجتماعی» ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺷﺪﻧﺪ که ﺑﻪ نیازهای روحی و ﻣﻌﻨﻮی ﺟﻮاﻣﻊ ﺧﻮد در ﺳﻄﺢ ﻓﺮدی، خانوادگی و ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﻮﺟﻪ کرده و سیاستهای ﺧﻮد را ﺑﺎ دید سیاسی، اﻗﺘﺼﺎدی، اخلاقی و ﻣﻌﻨﻮی ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ اجتماعی متذکر نمایند.
سلامت معنوی همچنان در همه جوامع مغفول مانده/ این بعد سلامت محدود به بیماران صعبالعلاج شده
ﺑﺎ ﻫﻤﻪ این پیشرفتها در پذیرش ﺟﻨﺒﻪ روحی و ﻣﻌﻨﻮی ﺳﻼﻣﺖ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﻣﺪاﺧﻠﻪﻫﺎیی که در بیمارانی که در ﻣﺮاﺣﻞ اﻧﺘﻬﺎیی زندگی ﻫﺴﺘﻨﺪ و یا برخی مبتلایان ﺑﻪ بیماریهای ﺻﻌﺐاﻟﻌﻼج، ﺑﻌﺪ روحی و ﻣﻌﻨﻮی در ﻣﺒﺎﺣﺚ و تصمیمگیریها و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﺳﻼﻣﺖ عمومی و ارﺗﻘﺎی ﺳﻼﻣﺖ، کماکان در ﻫﻤﻪ ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﻐﻔﻮل ﻣﺎﻧﺪه و ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﺟﺪی ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. این اﻣﺮ در ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎ و تحقیقات نیز هویدا اﺳﺖ، ﺑﻪﻃﻮری که از ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ 600 ﺧﻼﺻﻪ ﻣﻘﺎﻟﻪای که ﺑﺮای کنفرانس ﺳﺎﻻﻧﻪ اﻧﺠﻤﻦ اروﭘﺎیی ﺑﻬﺪاﺷﺖ عمومی در ﺳﺎل 2010م. ارﺳﺎل ﺷﺪه ﺑﻮد ﻓﻘﻂ یک ﺧﻼﺻﻪ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ Spiritual در ﺳﻼﻣﺖ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺑﻮد.
تاکید 200 مقاله تحقیقاتی بینالمللی بر ارتباط بین باروهای دینی و بهبود سلامت
در دﻫﻪﻫﺎی اخیر بیش از 200 ﻣﻘﺎﻟﻪ تحقیقاتی بینالمللی ارﺗﺒﺎط بین ﺑﺎورﻫﺎی دینی ـ روحی را ﺑﺎ ﺑﻬﺒﻮد ﺳﻼﻣﺖ جسمی و روانی ﻧﺸﺎن دادهاﻧﺪ. این ارﺗﺒﺎطﻫﺎ ﺷﺎﻣل کاهش ﻣﺮگ و میر و بیماری، اﺳﺘﺮس، هیجان، افسردگی، خودکشی و اعتیاد در اﻓﺮادی اﺳﺖ که ﺑﺎورﻫﺎی دینی ـ روحی (Religious/ Spiritual) ﻗﻮیﺗﺮی دارﻧﺪ.
تغییری در آموزش ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷکی ﺑﺎ تاکید ﺑﺮ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﻌﻨﻮی اعمال نشده است
ﺑﺎ این وﺟﻮد این یافتهها ﺳﺒﺐ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ که تغییری در آﻣﻮزش ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷکی ﺑﺎ تاکید ﺑﺮ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﻌﻨﻮی و یا ورود این ﺑﻌﺪ ﻣﻬﻢ ﺳﻼﻣﺖ در اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﭘﺰشکی روزﻣﺮه ﺷﻮد. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺜﺎل، اﮔﺮﭼﻪ 90-95 درﺻﺪ ﻣﺮدم آمریکا میگویند که ﺧﺪا را میشناسند و 60% آﻧﻬﺎ اﻇﻬﺎر ﻣیدارﻧﺪ که «دین» در زندگی آﻧﻬﺎ بسیار ﻣﻬﻢ اﺳﺖ، حتی در مراکز ﻣﺸﺎوره دانشگاهی ﻓﻘﻂ در 21% ﻣﻮارد اﺛﺮات دین و روح در ﺳﻼﻣﺖ اﻓﺮاد ﺑﺎ آﻧﻬﺎ ﻣﻄﺮح میﺷﻮد.
در ﻣﺮاﻗﺒﺖﻫﺎی بهداشتی نباید ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ اﺑﻌﺎد بیوﻟﻮژیک اﻧﺴﺎن ﺗﻮﺟﻪ کرد
باید اذﻋﺎن داﺷﺖ که این تفکر اﻣﺮوزه رﺷﺪ کرده اﺳﺖ که در ﻣﺮاﻗﺒﺖﻫﺎی بهداشتی نباید ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ اﺑﻌﺎد بیوﻟﻮژیک اﻧﺴﺎن ﺗﻮﺟﻪ کرد، بلکه باید زمینههای روانی، روحی و ﻣﻌﻨﻮی ﻓﺮد را نیز در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ.
==========================================================
فریدون عزیزی، رییس پژوهشکده علوم غدد درونریز و متابولیسم و رئیس گروه سلامت معنوی فرهنگستان علوم پزشکی
سوژه خوبی بود لطفا مصاحبه های بیشتری در این باره انجام دهید